.

.

.

.

معقول

شنبه ی گذشته وقتی از جلسه ی نقد ِ شعر ِ فرهنگسرای ِ رازی برمی گشتم، داخل ِ اتوبوس -در آن ازدحام و درهم تنیدگی- یک کتاب ِ شعر دستم بود و داشتم می خواندم. بغل دستی ام پرسید: 

- آقا این شعر خوندن به چه دردی می خوره؟ فایدش چیه؟!! 

سریع شروع کردم و افکارم را در ذهنم مرور کردم و جمله هایی را در گلویم جلو و عقب کردم تا پاسخی بدهم. امّا هر چه زور زدم چیز ِ درست و حسابی ای به ذهنم نرسید. هیچ چیزی نگفتم و به شعر خواندم ادامه دادم. نه خانی آمده و نه خانی رفته...

این هفته بعد از این که جلسه ی نقد شعر تمام شد، ماجرا را برای ِ استاد میرشکّاک تعریف کردم و گفتم یک نفر از من چنین سوالی کرده و پاسخی برایش نداشته ام. سریع گفت: 

جوابش اینه.هر موجودی چیزی مصرف می کند و نتیجه ای می دهد. گاو یونجه می خورد و شیر می دهد، زنبورعسل شهد می نوشد و عسل می دهد و الخ. آدمیزاد چیزی که مصرف می کند را به "معقول" تبدیل می کند. و نهایت ِ یک آدم وقتیست که تمام ِ وجودش را بتواند به کلمات تبدیل کند...

نظرات 4 + ارسال نظر
اشکان دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:10 http://tashkan.blogspot.com/

امیر جان اگه از این آقای میرشکاک بیش تر بنویسی ممنون میشم.
یه شعر ازش خواندم در ستایش خانم سیمین بهبهانی در مجله ی رستاخیز جوان.ارگان جوانان حزب رستاخیز. خیلی قبل خواندم حیف یادم نیست کجا بود یا ... .
بعدش شنیدم که به انجمن حجتیه گرایش پیدا کرده. حالا هم که به شدت طرفدار علوم انسانی اسلامی شده و ... .
بالاخره هر چی باشه تو از نزدیک ارتباط داری
مرسی

راستش من هم خیلی دقیق نمی شناسم ِ شان. آدم ِ عجیب و غریبی است و اطّلاعات ِ بالایی دارد. می توانی به وبلاگش مراجعه کنی. در مورد ِ کارهایی که از او می گویی، زیاد اطّلاع ندارم. در چند ماه ِ گذشته یکی از شماره های ِ "پنجره" در خصوص ِ ایشان بود و آنجا چیزهای ِ عجیبی در خصوصش آنجا خواندم

سعید سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 19:20 http://saeed-talaee.blogfa.com

حق با استاده
طبق معمول پیچیده گفته ولی زیبا گفته

پریسا یکشنبه 25 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 22:36

به قول حافظ:
عروس طبع را زیور ز فکر بکر می بندم
بود کز دست ایامم به دست افتد نگاری خوش
حرف های آقای میرشکاک هم خیلی قابل تامله، ولی من شخصا دوست دارم شعر بخونم چون فکر می کنم بیش از هر نوع دیگه ی بیان مطلب سرش فکر شده و به زیبایی بیانش توجه شده، یعنی وقتی خواهی نخواهی می خونیم و می شنویم، شعر جزو با ارزش ترین چیزاییه که می شه خواند و شنید!

اشکان چهارشنبه 28 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 18:53 http://tashkan.blogspot.com/

به نظرم آقای میر شکاک کلن یه کم پیچیده ست .
همون 2-3 سای پیش یه کتاب شعر ازش خوندم : زخم بی بهبود
اون موقع واقعن هیچی ازش نفهمیدم، البته خوشم میاد که الان دوباره پیداش کنم ببینم تا به الان فرقی کردم یا نه ؟!!

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد