يادش به خير اون روزايي که خر بود
سواره با پياده همسفر بود

با خر خيابونا شلوغ نبودن
پر از صداي گاز و بوق نبودن

هي بي خودي نمي‌شديم جريمه
باج سيبيل نمي‌داديم به بيمه

ديگه نمي‌خواست دلمون بلرزه
براي خر چراغ هميشه سبزه

قيمت سوخت ثانيه‌اي نمي‌شد
علف ديگه سهميه‌اي نمي‌شد

نمي‌داديم پولاي چند برابر
برا حمايت از صنايع خر

به لطف مسولاي خوب و باهوش!!
نه خر مي‌خواس وارد کنيم نه خرگوش

واااي‌ ! که رنگ سفيدش چه شيک بود
تيپ يکش دنده اتوماتيک بود

شاسي بلند داشت برا مايه داري
چند مدلْ يابوهاي سواري

آموزش و تصديق دو نمي‌خواست
شيش ماه يه بار پلاک نو نمي‌خواست

مي‌رفت با چارتا نعل سفت و ساده
نه چرخايي که عمرشون به باده

کوچه خيابونامونم  تميز بود
به پاهاشون اگر که پنبه ريز بود

درسته که تند نمي‌رفت با تِيْک آف
اما مي‌شد‌ نگاه کنيم به اطراف

مي‌شد بفهميم که رو ابرا نيستيم
تو روي مردم نبايد بايستيم

کولر نداشت که شيشه رو ببنديم
به درد گرما خورده‌ها بخنديم

رو پالونش اونم با بار گندم
لم نمي‌شد داد - بي خيال مردم -


   *   *   *

کاشکي مي‌شد بازم رو خر بشينن
شايد که زير پاشونم ببينن