ماه را نزدیک کن! نزدیک تر! نزدیک تر!
تا نباشد کوچه ای، از آسمان تاریک تر
راه را گم کرده ام من! ای خدا دیگر نکن
کوچه را بن بست تر! بن بست را باریک تر!
دوربینم چشم هایم را ملامت می کند:
« شهر را باید ببینی بار دیگر نیک تر
پیرمردی با لباسی از زمستان پاک تر...
کودکی با چکمه ای از کفش دنیا شیک تر... »
راه را گم کرده ام من! ماه را نزدیک کن!
ای خدا! ای از رگ گردن به من نزدیک تر!
9بهمن89
پی نوشت:
ساعت شماطه دارم مثل هرشب سالم ست
امشب اما تیک تاکش تاک تر، نه! تیک تر!
خسته ام از پوزخند تلخ انتگرال ها
رشته ام را کن خدایا بعد از این فیزیک تر
سلام
بسیار بسیار زیبا بود
واقعا زیبا بود
فعلا
سلام.
بسیار بسیار دلنشین.زیبا بود.
در پناه حق
سلام
متشکر
سلام
پی نوشتتون بسیار زیبا بود و زبان حال من !
یه سوال : کفش دنیا یعنی چی ؟!
سلام
کفش دنیا...
منظورم از چکمه ای که از کفش دنیا شیک تر است، رفتاری بود که از حساب و کتاب مرسوم دنیا فراتر است
سلام خدمت شما دوست عزیز
" اسحق احمدی و رقیه دختر خالو صفر ... "
با این پست جنجالی به روزم و منتظر حضور گرم شما ...
شاد باشید ...
عجب
بسم الرحمن...
بزرگ شدی...
از تاسیس وبلاگ یا رحمان چقدر میگذره؟
خیلی تغییر کردی نسبت به اون موقع دانشجوی فیزیک دانشگاه شریف...
زمانه برسر جنگ است یاعلی مددی
مدد زغیر تو ننگ است یا علی مددی
هر چه زودتر مرا پیاده کن/ روزگار را دوباره ساده کن...
دوربینت را بردار و بیا وبلاگ بنده را نیک تر ببین شاید راهت هم ژیدا شد البته من بر نداشته بودمش
خسته ام از فکر خواندن فیزیک رشته ام را کن خدایا برق تر
من و انکار فیزیک این چه حکایت باشد غالبا این قدرم عقل و کفایت باشد
...در عالم اگر مهندسی هست ز ماست
چون پایه نبود کاخ بر باد هواست...!!!
(ای نخبه ی مملکت چرا بد دهنی؟!؟
بشنو به زبان خوش که کمتر ز منی!!!)
(البته دوستان دقت داشته باشن که اینا همه شوخیه ما همه با هم برادریم!)