تو چشمی برزخی داری، دلم را خوک می بینی
که در پیشانی قلبم، غمی مشکوک می بینی
تو طوفان مهیبم را، نسیمی ساده می نامی
سپیدار بلندم را بَلوطی پوک می بینی
در این مهمانی شاهانه یک شاهی نمی اَرزم
که در این قصر افلاکی، مرا مفلوک می بینی
به قصر آرزوها دلخوشم. امّا عجب قصری!
تو این دلخوشکُنک را خانه ای متروک می بینی
نگاهم کن که دور از چشم هایت زود می میرم
نگاهم می کنی امّا... غمی مشکوک می بینی
تیرماه 90
سلام
فضای تیره ای داشت
سلام
...
حالا خوک نماد چی هست؟
اصالتا چشم برزخی صورت حقیقی آدمهایی که به ستارالعیوب بودن خدا ایمان دارن رو هم نشون میده؟ همیشه این برام سوال بوده...
نمی دونم
ببخشید «رو» باید بعد از کلمه ی «آدمهایی» می اومد
وزنش متغیر هست؟
موافقم که تم این شعر سیاه و ترسناکه.
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
جالب بود به عنوان اولین قدم برای رسیدن به جواب این سوالم از داداشم پرسیدم گفتم مگه خدا ستار العیوب نیس؟ گفت چرا ولی این آدمایی که چشم برزخی دارن هم ستار العیوبن! به یه درجه ای رسیدن که خدا این کرامت رو بهشون داده، ستار العیوبی یعنی پیش مردم فاش نمیشه که چه غلطهایی پشت پرده مرتکب شدی، این آدمها هم همین طورن! گفت مثلا امام علی ع خداییه، مثل خدا ستار العیوبه! چیزی هم اضافه کرد که خیلی جالب بود: توی دعای رجبیه نوشته: لا فرق بینک و بینهم الا (اینجاش رو لفظش یادم نیست ولی یه چیزی تو مایه های «هم عبادک ») همون قضیه ی صادر نخست و ...
هنوز البته قانع نشدم ولی علی الحساب بد نبود...
یا علی
بازم میگم :
۲۰
۲۰
۲۰
غمی مشکوک می بینم.
مفهوم شعر شما خیلی جالب بود...
بهتون آفرین میگم.
نگاهم کن که دور از چشم هایت زود می میرم...
دست مریزاد.
سلام
زیبا بود
دل خوش کنک از هم جدا نوشته بشه فکر کنم دیگه نیازی به اعراب گذاری هم نداشته باشه
یا علی
سلام
ممنون
جناب استاد !
حشر به صورت خوک مربوط به کسانی است که در دنیا حرام خوار هستند و اموال مردم را اکل بالباطل می کنند ولی منظور حضرت جنابعالی در بیت اول ظاهرا اشاره به کثیفی و خبث ظاهری خوک دارد
اما در مورد غم مشکوک ٍاگر طرف چشم برزخی دارد محال است که نوع و علت غم را نتواند تشخیص دهد پس ان غم برای او مشکوک نیست و اینن تصور به زعم خود شاعر است
بنابراین بیت اول به لحاظ مفهوم کمی می لنگد اما ابیات بعد خوب است
حضرت مولانا می فرماید :
قافیه و مغلطه را گو همه سیلاب ببر
پوست بود پوست بود در خور مغز شعرا
البته این بیت را من باب ذکر و یاداوری اینجا اوردم و منظور جسارت به ساحت جنابعالی را ندارم