.

.

.

.

عرفان فیزیکی

شعری که در ادامه می آید شعری است از مولوی که جدیداً در برخی نسخ خطی پیدا شده ­است:

 

عرفان ِ فیزیکی[1]


پیدا کردن ِ نسخه ی خطی و تصحیح و تعلیقات از بنده


هرجا نظر اندازم، طرحی­ست ز فیزیکش / هم نوع کوانتیکش هم نوع کلاسیکش

بر سفره ی درویشان، پنهان ز بداَندیشان / پیدا شده بر ایشان، طرحی ز مکانیکش

از میکده واماندم، دانشکده­ شد جایم / تقدیر بزد گولم، با شیوه و تکنیکش

از جانب میخانه، رفتم به رصدخانه / با خنده­ ی مستانه، دلشاد ز اُپتیکش،

دیدم ز تلسکوپ هم پنهان شده آن مه­ رخ / گفتا بُود این خارج، از قدرت تفکیکش

این شاعر شوریده، زان زلف کوانتیده / هرچند جفا دیده، کی آمده دَر جیکش؟![2]

چشمش شده چون لاله، خیس از نفس ژاله / گشته­ ست سیه­ چاله، آن قلب گَلِکتیکش[3]

این راه سراسر مِه، گشته­ ست چه ناواضح!؟ / برخیز و نجاتش دِه، از پشت ترافیکش

در چهره­ ی این شیدا، لبخند بُود پیدا / غم گشته نهان امّا، چون مادّه­ تاریکش

شد قامت او قوسی، توزیع غمش گوسی / بگذار کنم توﺻﻴ ... ﻒ آن گردن ِ باریکش

آن نغمه­ ی پرشورش، آن هیکل رنجورش / وان گردن مذکورش، وین شعر ِ رمانتیکش

ما غرق گناهیم و آیینه­ ی آهیم و/ چون تخته­ سیاهیم و دوریم ز ماژیکش

ای شمس نگاهی کن، بر مولوی اَت گاهی / تنها مگذار او را در کشور لائیکش[4]

 


این شعر در اسفند 89 در نشریه ی تکانه منتشر شد


[1] در واقع این شعر، یک غزل ِ عارفانه، عاشقانه، عاقلانه، جاهلانه، منصفانه، ناشیانه، متأسفانه، هندوانه، خربزه، طالبی، هلو، زردآلو و خلاصه همه چیز موجود است، فقط سوا نکنید لطفاً.

[2] شاعر در این مصراع به یکی از مراحل طریقت اشاره دارد که در آن باید جفا ببینی و جیکَت هم در نیاید!

[3] قلب گَلِکتیک همان قلب کهکشانی است که در واقع یک ترکیب وصفی است. شاعر در این مصراع از صنعت ادبی «خودآرایی» استفاده نموده و برای خودش یک نوشابه باز کرده­ است.

[4] کشور لائیک اشاره  دارد به ترکیه، که مزار مولوی در آن قرار گرفته است. البته ناگفته نماند که مولوی اصالتاً اهل جمهوری اسلامی ایران است. (حالا «جمهوری اسلامی» یا چند کلمه بیشتر یا کمتر).

نظرات 14 + ارسال نظر
بتی سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 20:31

عالی بود !

ابوذر سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 22:22

شعر قشنگی بود و به دل نشست !

زخمی چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:42 http://zakhmii.blogfa.com

دست مریزاد
شما به پیوندهای زخمی اضافه شدید

کیارش دوشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 13:29

سلام استاد جان. عیدتون مبارک. ان شا الله سال نیکویی داشته باشید.

سلام
ممنون. عید بر شما نیز مبارک
موفق باشی

محمود سه‌شنبه 2 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 13:28 http://tirecheragh.blogfa.com

خیلی عالی بود سید

شخصی به نام هیچ کس سه‌شنبه 2 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 16:00 http://nargesch.persianblog.ir

خوشحالم که جمله ی آخرش را چاپ نکردند!

جمهوری و اسلامی صرفا دو واژه نیست. هر دو معنا دارند
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

شخصی به نام هیچ کس چهارشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 00:30 http://nargesch.persianblog.ir

سلام. آقای موسوی به کامنتهای پست آخر وبلاگ بنده سر بزنید صحبتی راجع به رنگ کردن اتاق نجوم شده لطفا اگر توضیحی هست بیفزایید!

سلام
بله. ممنون. نظرم را نوشتم

امین چهارشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 22:07

از طریق یکی از دوستان با شما آشنا شدم ،
سالی سرشار از موفقیت را برایتون ارزومندم.

محمد حسین پورعباس پنج‌شنبه 4 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 13:30 http://akhtarnegar.blogfa.com

سلام سید جان!
عید شما هم مبارک! صد سال به این سال ها!
شعرت هم مثل خودت عالیه انشاالله هر روز موفق تز از قبل باشی

سلام
ممنون جانم

مهتاب صالحی دوشنبه 8 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 22:11

عاااااااااااالی بود آقای موسوی - تبریک میگم
در پناه خدا

تابا جمعه 19 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 14:55 http://tabakhanomi.blogsky.com

به به عجب شعری ...

سید امیر حسین موسوی پنج‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 22:14

دم شما گرم استاد ، شعرتون منو یاد یه خاطره ی تلخ انداخت ....................................

sepid پنج‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 15:33

خوشمان امد فرزند

سعید چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1398 ساعت 12:18

خیلی قشنگ بود

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد