.

.

.

.

نمی رسم

من به گرد ِ پای ِ تو نمی رسم 

منتظر نمان. برو! نمی رسم 

 

یک قدم نرفته می خورم زمین 

پس به قهرمان ِ دو نمی رسم 

 

... این موبایل هم که خط نمی دهد 

گوش کن ... الو ... الو ... نمی رسم 

 

داس ِ ماه ِ نو و مزرع ِ فلک 

نه! ... به دوره ی درو نمی رسم 

 

یا بیا و با خودت مرا ببر 

یا قبول کن به تو نمی رسم 

 

گیر کرده ام میان ِ برف ها 

تا شروع ِ سال ِ نو نمی رسم 

 

پای ِ هفت سین نشسته ای ... بخند!

پنج ... چار ... سه ... دو ... نمی رسم  

نظرات 17 + ارسال نظر
سید حسین هاشمی دوشنبه 10 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:44

سلام علیکم .
حالتون چه طوره؟ ان شاء الله که خوب باشید .
راستش نمی دونم هنوز حوصله ی المپیاد نجوم رو دارید یا نه . ولی به هر حال دل به دریا زدم و می خوام کمکم کنید . امسال سوم دبیرستانم . یعنی امسال المپیاد دارم.
اهل مازندران هستم و متاسفانه به تهران یا تبریز (مجاز از اساتیدشون) دسترسی
ندارم . دارم خوب درس می خونم . تلاشم به نظرم خوبه . ولی خب می خوام بدونم چه طور باید المپیاد نجوم رو اصولی و حرفه ای و عمیق خوند . الان ما این همه طلا داریم ولی چرا همه مثل سید امیر سادات موسوی یا سید صدرا صدرالدینی و ... نیستند ؟ چرا مرجع طلایی ها هم شمایید ؟ پس خواهش می کنم کمک کنید . من به جزوات اساتید خوب مثل شما هیچ دسترسی ندارم . چی کار باید بکنم تا از جزوات ناب شما استفاده بکنم ؟ بنده حرفامو زدم . این شما و این حرفای بنده . اگر کمکم کنید ممنون میشم . اگر نه که بازم ممنون که حداقل وقت گذاشتید و این جیک جیک ِ من رو خوندید . ان شاء الله که همه دست به دست هم بدن و همدیگر رو بالا بکشن تا ایران اسلامی ساخته بشه ...
منتظر پاسختون هستم .

سلام
الحمدلله خوبم
دیدم که مشابه ِ همین نوشته را به من ایمیل هم کرده ای. جوابت را به ایمیلت ارسال می کنم
ان شاءالله موفق و سربلند باشی

مجید سه‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:13

اشکان سه‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 15:49 http://tashkan.blogspot.com/

خیلی مخلصم

خواهش می کنم. همه همین رو بهم می گن

سعید سه‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 22:00

من به گرد پای تو نمی رسم ...

علی رضایی چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 18:36 http://the-declining-day.blogspot.com

نمی رسم به فلک! این نیست حرف من!
من هم میرسم ولی بعد از تو میرسم!

مائده رضایی چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 21:56

سلام مثل همیشه عالی بود

طاهره چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 22:01

سلام
با عرض ارادت
این شعر و تو جلسه کانون شعر و ادب شریف خونده بودید ُ نه؟
جلسه اول بود
خیلی جالب بود برام
کلا با شعرای شما بهتر ارتباط برقرار میکنم
سلیقه س دیگه . من این طوری میسندم.
ببخشید دکمه حرف ۳ ام الفبا رو رو کی برد نیافتم.

علی‌شاه ظریفی از افغانستان پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:06 http://gapeqalb.blogfa.com

... این موبایل هم که خط نمی دهد
گوش کن ... الو ... الو ... نمی رسم


این انترنت هم خط نمی دهد
برو برو به وبلاگت نمی رسم
سلام! جالب بود.

سلام
ممنون

مینا جمعه 14 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 00:26

ایمیلتونو چک کنین لطفا.

یه جوجه از شریف جمعه 14 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 15:30

بهبه به احسنت استاد عالی بود راستس شما چه روز هایی میرید فرهنگسرا؟

فرهنگسرای ِ رازی؟ شنبه ساعت ِ 17 و چارشنبه ساعت ِ 17 را گاه می روم

مهتاب صالحی شنبه 15 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:40

سلام
بیشتر از وزن و ارایش ادبی مفهوم زیبایی داشت...شما توانایی ایجاد وزون مزون تر هم دارید که ان شاالله در اینده شاهد ان خواهیم بود...
التماس دعا
یا علی
خدانگهدار

سلام
ممنون

[ بدون نام ] یکشنبه 16 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:01

سلام
آقا شما هستی ؟
تهرانی ؟
کجایی؟

سلام
من نظر جواب می دهم پس هستم!
تهرانم

مهتاب صالحی یکشنبه 16 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 20:02

داستان اذر را خواندم...نمیدونم بگم زیبا بود یا دلگیر... سرد زیبایی بود که تو اوج گرما نوشتید...تابستون دلگیر میشه از این همه سرما...
زیاد زمستون دیدید ... ما ادم های کویر رنگ خورشید رو واضح تر میبینیم و گرما شو حس میکنیم اگر لمس نکنیم...

حیدر دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 15:24

شده نقش ِ کتک خور ِ قصّه

کاش این فیلم را رها بکند،

فیلم نامه نویس ِ خود باشد

برود سینما صفا بکند!



شده سرباز ِ بازی ِ شاهان

کاش شطرنج را به هم بزند

صبح بعد از نماز، یک ساعت

جلوی ِ خانه اش قدم بزند ...

علی شاه ظریفی - کابل - افغانستان دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 20:44 http://gapeqalb.blogfa.com

سلام! بله من در افغانستان زندگی می کنم و از نشرات بعضی از رسانه ها چندان راضی نیستم - نه تنها من که بسیار از هموطنان ما.
زیرا رادیو ها مصروف نشر آهنگ های سفارشی است و تلویزیون ها هم در رقابت تنگاتنگ سریال های هندی. که امیدوارم هر چه زودتر اقدام شود.

سلام
جالب است. ممنون
ان شاءالله من حتماً یک سفر به افغانستان خواهم داشت

محمد کایدخورده سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 23:45

سلام
امیر جان. زیبا بود. کاش سعادت این رو داشتم که این اشعار رو از زبان خودت می شنیدم...

زهره طاهرنیا چهارشنبه 1 دی‌ماه سال 1389 ساعت 20:00

سلام برای اولین باره که به وبلاگتون اومدم خیلی خوب بود لذت بردم.

سلام
سپاسگذار

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد